تک محصولی بودن و وابستگی اقتصاد به صادرات مواد خام و اولیه، از مشکلات اصلی کشورهای در حال توسعه محسوب می شود که آثار منفی در ساختار اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی بر جای میگذارد. به همین دلیل، امروزه بسیاری از این کشورها، افزایش و توسعه صادرات غیرنفتی را بر پایه محصولات دانش بنیان به منظور کاهش وابستگی اقتصادی به درآمدهای نفتی سرلوحه اهداف و برنامههای اقتصادی خود قرار دادهاند. در کشور ما نیز به که دلیل برخورداری از نفت، تاکنون بخش عمده درآمدهای ارزی از این محل تأمین شده و همین مسئله طی چند سال اخیر زمینه گسترش فشارها و تحریمهای اقتصادی غرب و به تبع آن مشکلات بیشمار اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی را برای ما به دنبال داشته است، ضرورت بهرهمندی از صنایعی با ویژگیهای اقتصاد دانش بنیان و توجه به صادرات این محصولات در توسعه و رونق صادرات غیرنفتی، می تواند نقش بسزایی در حل مشکلات اقتصادی و دستیابی به رشد و توسعه پایدار داشته باشد.
در این راستا، ضمن بررسی میزان صادرات کالاهای غیرنفتی طی سال گذشته و جایگاه اقتصاد دانش بنیان کشور در جهان، به تبیین اقتصاد دانش بنیان و رابطه آن با توسعه صادرات غیرنفتی پرداختهاند.
اهمیت صنایع دانش بنیان در توسعه صادرات غیر نفتی:
1- صادرات پایدار
2- ارزش افزوده و بازدهی بالاتر
3- کاهش تهدید رقابتی در بازار هدف صادراتی
4- جلوگیری از خام فروشی و افزایش تکنولوژی
5- ماندگاری بالا در مقاصد صادراتی و ایجاد وابستگی به محصولات
6-صادرات مضاعف صنایع وابسته
مهمترین مشکل صادرات محصولات دانش بنیان طرف تقاضا محصولات است. (بازاریابی)
توسعه صادرات غیرنفتی اهداف مشترکی با اقتصاد دانش بنیان دارد؛ از آنجا که رقابت پذیری، فناوری بالا و نهادهای توسعهای از پیش شرطهای اساسی در رشد و توسعه صادرات غیرنفتی به شمار میرود و از طرفی، اقتصاد دانش بنیان نیز بر این مؤلفهها استوار است، می توان صنایع دانش بنیان را بستر و پایه و اساس توسعه صادرات غیرنفتی برشمرد.
بر این اساس، صادرات دانش بنیان اهمیت ویژهای در امنیت اقتصادی و صادرات پایدار و غیرخام دارد و کشورهای که صنایع دانش بنیان را محور توسعه اقتصادی و مزیت صادراتی خود قرار داده اند، با آسیبهای کمتری در این حوزه مواجه می شوند؛ چراکه محصولی که بر دانش به خصوص دانش بومی متکی باشد، به دلیل آنکه به راحتی نمیتوان جایگزینی برای آن پیدا کرد، کمتر در معرض تهدید و تحریم قرار خواهد گرفت.
بنابراین، یکی از راهکارهای اساسی خودکفایی پایدار در محصولات استراتژیک، ارتقای فناوری و افزایش بهرهوری عوامل تولید از طریق دانش بنیان نمودن اقتصاد و توسعه شرکتهای دانش بنیان است. همچنین، می توان گفت ایده، محصول، تجاریسازی و صادرات زنجیره بههم پیوسته اقتصاد دانش بنیان را تشکیل میدهد و اگر حلقههای این زنجیره متناسب با ظرفیتها و توانمندیهای هر کشور در تمامی حوزههای صنعت، معدن، کشاورزی، خدمات و … شکل بگیرد، زمینه ایفای نقش صنایع دانش بنیان در توسعه صادرات غیرنفتی فراهم خواهد شد. بر این اساس، میتوان نقش و اهمیت اقتصاد دانش بنیان را در توسعه صادرات غیرنفتی در محورهای زیر بررسی نمود
صادرات تولیدات دانش بنیان به نسبت محصولات دیگر به دلیل اتکا به علم و فنآوری، از توان سودآوری و ارزآوری بالایی برخوردار است؛ لذا ارزش صادراتی بالایی داشته و این امر برای جهش عملکرد فعالان اقتصادی از جمله بخش خصوص ایجاد انگیزه میکند.
بازاریابی محصولات دانش بنیان نیازمند تعریف بازاریابی خاص است:
بازاریابی صادراتی نه تنها مشکل شرکتهای دانش بنیان بلکه مشکل اساسی تمام صنایع و بنگاههای تولیدی است، عمر صادرات بخش خصوصی ایران به شکل امروزی و صنعتی شده کمتر از 20 سال است.
جدای از محصولات سنتی و شناخته شده ایرانی در بازارهای جهانی همانند (فرش،پسته،زعفران،خرما) و یکسری اقلام دیگر، صنایع ایران هیچگاه صادراتی به فراسوی مرزها نداشتهاند، در حدود 20 سال اخیر که صادرات ایران رنگ و بوی صنعتی به خود گرفته است،متاسفانه هیچگاه متولیان امر صادرات به فکر آموزش و بهروز کردن بنگاههای تولیدی و ایجاد تشکلهای توانمند صادراتی همانند شرکتهای مدیریت صادرات نبوده اند.
یکی از شاخصههای اصلی شرکتهای توانمند دانش بنیان، نگاه به بازارهای برون مرزی و در نتیجه کسب آمادگی و ایجاد زیرساختهای لازم در بنگاه برای ورود به این حوزه است. شرکتهای دانش بنیان، راههای مختلفی را برای ورود به بازارهای صادراتی هدف طی میکنند.
فروش مستقیم، مشارکت با واسطههای صادراتی، صادرات از طریق مشارکت با بنگاههای محلی (از اعطای نمایندگی تا همکاری استراتژیک)، حضور در مناقصات و … برخی از این موارد میباشند. در این مطلب به بررسی مزیتهای مسیر ورود به بازارهای صادراتی محصولات دانش بنیان از طریق شرکت در مناقصات میپردازیم
مزیت اصلی صادرات از طریق مناقصات،مشارکت و اجرای پروژه ها گلوگاهی است:
یکی از مزیتهای اصلی صادرات از طریق مناقصات، مشارکت و اجرای پروژه های مهم و حتی گلوگاهی میباشد. هرقدر وزن این گونه پروژهها در سبد صادراتی کشور (کالا و خدمات) بیشتر باشد، منافع بلندمدت تری در روابط دوجانبه با کشورهای هدف در پی خواهد داشت.
مزیت دیگر ورود به بازارهای هدف از طریق مناقصات، بهرهمندی از توانمندیهای بخش خدمات کشور در اجرای پروژههای برون مرزیست. حجم بالای نیروی انسانی متخصص، قیمت تمام شده پائین، تنوع بالای تخصصهای شکل گرفته،از مزایای بخش خدمات دانش بنیان کشور به شمار میرود .همچنین تاکنون تجارب متعددی در کشورهای مختلف در پروژههای زیرساختی مانند راه و ساختمان، سدسازی، انرژی و … مشاهده گردیده است.