صادرات عامل رشد و تعالی بنگاههای تولیدی در تمام کشورهای جهان است. در ایران بدلیل شرایط جاری اقتصادی نیاز به صادرات جهت توسعه بازار و ارزآوری نه تنها یک ضرورت بلکه یک امر واجب و حیاتی است. صادرات صنعتی در ایران با عمری کمتر از 20 سال به دلیل نوپا بودن هنوز به بلوغ حداقلی نرسیده است به همین دلیل بسیاری از بنگاههای تولیدی علیرغم اهمیت بالای صادرات هنوز به نتایج مطلوب نرسیده اند.
مدیریت صادرات
شرکتهای مدیریت صادرات در اروپا، آمریکای شمالی و آسیای شرقی عامل رشد و تخصصی شدن پروسه صادرات بوده اند. از مهمترین مزایای تخصصی شدن صادرات، تمرکز بنگاههای تولیدی بر ایجاد ارزش افزوده و ارتقا تولید است.
اواخر دهه هشتاد و اوایل دهه نود، متولیان صادرات ایران (سازمان توسعه تجارت، اتاق بازرگانی و ..) بنا بر احساس نیاز به توسعه صادرات غیر نفتی با مطالعه کشورهای موفق در این حوزه اقدام به تعریف شرکت های مدیریت صادرات در ایران کردند. نتیجتا شرکتهای مدیریت صادرات وارد ادبیات اقتصادی – تجاری ایران شد. متاسفانه بدلیل ضعف عملکرد متولیان امر، شرکتهای مدیریت صادرات در ایران هرگز در قالب تعریف شده قرار نگرفتند.
شرکت مدیریت صادرات آینده پنج قاره حاصل حداقل 2 دهه تجربه مدیران ارشد این مجموعه در تولید و تجارت است به علاوه سابقه زندگی تجاری در چند کشور اولویت صادرات ایران، داشتن روابط بالادستی با بخش دولتی و تجار و بازرگانان در اغلب کشورها، آشنایی با قوانین تجاری کشورها، شناخت دقیق جغرافیای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و توپوگرافی کشورهای هدف بخشی از نقاط قوت این مجموعه میباشد.
وظیفه اصلی شرکتهای مدیریت صادرات، نفوذ به بازارهای صادراتی، ماندگاری و توسعه صادرات در این بازارها است که براساس حضور رسمی، تخصص، تجربه، توانایی و روابط در بازارهای خارجی در راستای گذار از صادراتی سنتی به صادراتی نوین تعریف شده است. تفویض اختیار فروش به غیر حرفه ای ها و انتخاب نازلترین استراتژی صادراتی که اصطلاحا (piggyback) نام دارد.
برای مثال یک بنگاه تولیدی مبلمان از یک فروشنده رب گوجه فرنگی که رب به بازار عراق صادر میکند میخواهد تا محصولات تولیدی او را هم با توجه به شناخت بدست آمده به بازارعراق صادر کند. این شیوه عملکرد، نازلترین سطح ورود به یک بازار صادراتی است. در بازاریابی صادراتی تا زمانی که خواسته مشتریان شناسایی و بر اساس آن کالا یا خدمات تولید نشود، عملا رابطه با بازار صادراتی قطع است و اگر بر اساس اتفاق با پایین ترین سطح خواسته بتوان وارد بازار شد قطعا ماندگاری و توسعهای نخواهد داشت.
عمده دلیل انتخاب این شیوه از جانب بنگاههای تولیدی را میتوان درچند نکته اساسی دید: اولا صادرات نیازمند تخصص، تجربه و روابط پایدار است ثانیا شرط حضور رسمی در بازارهای خارجی، تخصیص منابع ارزی و صرف زمان است (فارغ از پیچیدگیها و ظرافتهای دیگر در مقوله صادرات). تخصص، تجربه، هزینههای بالا و نیاز به صرف زمان و نظارت همیشگی عملا بنگاههای تولیدی را وادار به انتخاب حداقلها میکند.
اساسا وظیفه شرکتهای مدیریت صادرات پوشش خلاِهای اشاره شده است، این شرکتها میتوانند تمامی یا بخشی از پروسه صادرات بنگاههای تولیدی را بعهده بگیرند و همانند دپارتمان صادراتی بنگاه تولیدی عمل کنند مضاف بر اینکه بسترسازیهای حضور در کشور هدف از طرف شرکت مدیریت صادرات انجام شده است.